لوگو مجله اتاق فرار

مجله اتاق فرار درتلاش است با معرفی اتاق فرارهای ایران و  همچنین ارائه مطالب تخصصی در حوزه بازی  اتاق فرار  (اسکیپ روم) و فیلمهای با موضوعیت اتاق فرار و سرگرمیهای گروهی بستری را برای آشنایی هر چه بیشتر مردم با این سرگرمی هیجان انگیز ایجاد کند.
شما در مجله اتاق فرار می توانید بهترین اتاق های فرار کشور را مشاهده، انتخاب و به صورت انلاین و تلفنی رزرو نمایید.

 
اتاق فرار فتنه عفریت
17+
اسکیپ روم فتنه عفریت

هیجان بازی

درجه سختی

160.000 تومان برای هر نفر

اطلاعات تماس:

اصفهان، سه راه حکیم نظامی، جنب بانک صادرات

Edit Content

شما مشکل بزرگی در زندگیتون رخ داده و به هر دری زدین آن مشکل حل نشده.
از اطرافیان شنیدین در روستایی دور افتاده و عجیب به نام روستای ماخونیک که سالیان سال هست صدای هیچ نوزادی شنیده نشده دعانویسی پر آوازه زندگی می‌کند و تنها راه حل مشکل شما دعانویسی هست.
و شما تصمیم میگیرید به آن روستا بروید …
یادتان باشد! نحوه رفتار شما با اهالی روستا بسیار سرنوشت‌ساز است. اگر اشتباه کنید نه تنها ممکن است همه قربانی تصمیم شما شوند، بلکه دیگر راه خروجی از روستا ندارید.

Edit Content
نقش‌های اتاق فرار فتنه عفریت: مظفرالدین دلاک: (ملقب به ظفر فضول) صاحب گرمابه همایون در روستای ماخونیک بود که به طور عجیبی به قتل رسید و اهالی روستا بر این اعتقاد بودن که به دلیل بیش از حد سرک کشیدن به زندگی مردم به این روز افتاده. بقال: یار محمد مروت (ملقب به ممد دو ریالی) از بچگی با پدرش تو بقالی کار میکرده و بعد از فوت پدرش بقالی به او ارث میرسه، او همیشه تو وزن کردن اجناس مغازه‌اش سر مردم کلاه میزاشته و بیش از حد خسیس بوده به همین دلیل معروف به ممد دو ریالی بوده. آژانچی (نظامی): اژدر قره باغی (ملقب به اژدر قلدر) اژدر قره باغی ۱۶ ماه است از شهر به دلیل رشوه گرفتن اخراج شده و به روستای ماخونیک انتقال داده شده و وظیفه نگهبانی از روستای ماخونیک بهش داده شده اژدر به دلیل عصبی و زورگو بودنش به اژدر قلدر معروف بوده. صالح: (ملقب به کدولی) مردی ۶۰ساله که در غسالخانه روستا کار میکرده و وظیفه شستشو میت هارا بر عهده داشته و در ۱۸ سالگی با خانم تاج ازدواج میکنه و در اثر گریه‌ی بیش از حد بینایی یک چشمش از دست میدهد. زلیخا: او در ۱۵ سالگی به همراه خانواده‌اش به روستای ماخونیک منقل مکان میکنه، در سن ۱۸ سالگی پدر و مادرش را به دلیل بیماری سل از دست میده او به دلیل زیبایی بیش از اندازه شیفتگان زیادی داشته. خانم تاج: بزرگترین دعانویس رستای ماخونیک بود که بیش از این اطلاعت دیگردی در دسترس نیست.
Edit Content

بزودی ..

۰/۵ (۰ نظر)

نظرات کاربران

2/5 - (2 امتیاز)

یک پاسخ

  1. خیلیییی عالیییی بود مخصوصا اتاق آخر(اتاق دعانویسی)ما خودمون به شخص، دو بار این سناریو رو شرکت کردیم
    ممنون از کادر خفنتون♥️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای ثبت دیدگاه وارد اکانت خود شوید...

اسکیپ روم فتنه عفریت

160.000 تومان برای هر نفر

بازی های مرتبط

17+
اسکیپ روم فتنه عفریت

هیجان بازی

درجه سختی

اطلاعات تماس:

اشتراک با دوستان:

Edit Content

شما مشکل بزرگی در زندگیتون رخ داده و به هر دری زدین آن مشکل حل نشده.
از اطرافیان شنیدین در روستایی دور افتاده و عجیب به نام روستای ماخونیک که سالیان سال هست صدای هیچ نوزادی شنیده نشده دعانویسی پر آوازه زندگی می‌کند و تنها راه حل مشکل شما دعانویسی هست.
و شما تصمیم میگیرید به آن روستا بروید …
یادتان باشد! نحوه رفتار شما با اهالی روستا بسیار سرنوشت‌ساز است. اگر اشتباه کنید نه تنها ممکن است همه قربانی تصمیم شما شوند، بلکه دیگر راه خروجی از روستا ندارید.

Edit Content
نقش‌های اتاق فرار فتنه عفریت: مظفرالدین دلاک: (ملقب به ظفر فضول) صاحب گرمابه همایون در روستای ماخونیک بود که به طور عجیبی به قتل رسید و اهالی روستا بر این اعتقاد بودن که به دلیل بیش از حد سرک کشیدن به زندگی مردم به این روز افتاده. بقال: یار محمد مروت (ملقب به ممد دو ریالی) از بچگی با پدرش تو بقالی کار میکرده و بعد از فوت پدرش بقالی به او ارث میرسه، او همیشه تو وزن کردن اجناس مغازه‌اش سر مردم کلاه میزاشته و بیش از حد خسیس بوده به همین دلیل معروف به ممد دو ریالی بوده. آژانچی (نظامی): اژدر قره باغی (ملقب به اژدر قلدر) اژدر قره باغی ۱۶ ماه است از شهر به دلیل رشوه گرفتن اخراج شده و به روستای ماخونیک انتقال داده شده و وظیفه نگهبانی از روستای ماخونیک بهش داده شده اژدر به دلیل عصبی و زورگو بودنش به اژدر قلدر معروف بوده. صالح: (ملقب به کدولی) مردی ۶۰ساله که در غسالخانه روستا کار میکرده و وظیفه شستشو میت هارا بر عهده داشته و در ۱۸ سالگی با خانم تاج ازدواج میکنه و در اثر گریه‌ی بیش از حد بینایی یک چشمش از دست میدهد. زلیخا: او در ۱۵ سالگی به همراه خانواده‌اش به روستای ماخونیک منقل مکان میکنه، در سن ۱۸ سالگی پدر و مادرش را به دلیل بیماری سل از دست میده او به دلیل زیبایی بیش از اندازه شیفتگان زیادی داشته. خانم تاج: بزرگترین دعانویس رستای ماخونیک بود که بیش از این اطلاعت دیگردی در دسترس نیست.
Edit Content
بزودی ..

160.000 تومان برای هر نفر

بازی های مرتبط

نظرات کاربران

2/5 - (2 امتیاز)

یک پاسخ

  1. خیلیییی عالیییی بود مخصوصا اتاق آخر(اتاق دعانویسی)ما خودمون به شخص، دو بار این سناریو رو شرکت کردیم
    ممنون از کادر خفنتون♥️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای ثبت دیدگاه وارد اکانت خود شوید...

رزرو از طریق راه های زیر:

ارتباط با مجموعه: