رونمایی از وب سایت جدید مجله اتاق فرار..!

اتاق فرار ستارخان

شب عروسیت، یکی از قشنگ ترین شب هایی که توی زندگی میتونی داشته باشی. ولی کسایی که داخل این ده زندگی می‌کردن، تا الان بویی از این خوشی و شادی نبردن. همه چیز خوب پیش می‌رفت ولی قبل از این که بخوان خطبه رو بخوانن عروس گم می‌شد و فردای اون روز جسد سرد و خونین عروس را داخل ده پیدا می‌کردن. چند سال پیش هم این اتفاق افتاده بود ولی مردم ده فکر می‌کردن که عروس خودکشی کرده و هیچکس حرف داماد رو گوش نمی‌کرد. تا دوباره این اتفاق افتاد .۱۳۷۴
او (جن) دشمن خداست؛ پس مبغوض و از نظر لطف حضرت سبحان مطرود. هیچ‌وقت جمله‌ی این معلمو که از کتاب مقدس برای ما می‌خوند، یادم نمیره…
شما یک گروه خبرنگار هستید که درپی خبر گمشدن دختری به نام سارا درگیر پرونده او می‌شوید و طی پیگیری‌های گروه خود برای مصاحبه به خدمت خانواده سارا می‌روید.
شما قصد سفر به روستای زندرق رو دارید که قبلا از زیبایی‌هایش شنیدید و به دنبال اهالی آن می‌گردید که دیدنی‌های روستارو نشونتون بدن اما تا چشم کار می‌کند خانه متروکست. اما نور یک خانه توجه شمارو جلب می‌کند …
درست همون جایی که فکر میکنی تو بهترین حالت روحی روانی هستی یک ضعف و یا جای خالی تورو اسیب‌پذیر می‌کنه. حضورشون رو کنار خودم حس می‌کنم. اینبار قلم در دست من نیست.
سلام دوستانم من سعیدم بعد از چهار سال که با پدرم مُراد به مشکل خوردم، شهرمونو ترک کردم امروز روز هفتم خواهرمه من تردید دارم که باعث مرگ زینب پدرم بوده امیدوارم که زودتر از من به مراسم ختم برسید و بتونید برای من یک سرنخ به دست بیارید تا پرده از رازهای این زندگی برداشته بشه…

دسترسی سریع به اتاق فرارهای نزدیک به ستارخان

توضیحات بیشتر