سناریو اتاق فرار چشم سفید: تورا به جای همه کسانی که نشناختم برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت به لبخندی که محو شد کسی ندید و تورا به خاطر خاطره ها دوستت دارم ، نمی بخشم تک تک شماها رو.... اونا بهم میگن چشم سفید....
این آخرین نامه سادناست دختری که دوسش دارم مردم روستا میگن اون رفتارای عجیبی داره و مناسب اینجا نیست ،خیلی ها می گن اون جن زدست اما همش دروغه... امروز عروسیشه
شما هم دعوتید دلم آشوبه نگرانشم
راستی میدونی خون بس چیه؟؟؟؟؟