محمود با همه فرق داشت.
پیر مرد عجیبی بود ولی خب به خاطر پول خوبی که بهم بابت کارای خونه خودش میداد قبول کردم که تو هفته چند روزی کمک حالش باشم.
بعد یه مدت حرفایی عجیبی میزد رفتار های عجیبی داشت. خیلی وقتا تو اتاقش درب رو قفل میکرد و ساعت ها بیرون نمیومد.
من حس میکردم اون حرف ها و اون رفتار ها به خاطر کهولت سن باشه امروز برای خرید از خونه رفتم بیرون ولی وقتی برگشتم اثری از محمود نبود ترسیدم.
خیلی نگرانم...
بزودی …