داستانها بخشی اساسی از وجود هر یک از ما هستند و به ما کمک میکنند تا روابط خود با نفس درونی، دوستانمان و حقیقت زندگی را درک کنیم. این داستانها با موفقیت در تمام صنایع فیلم، موسیقی و حتی بازیهای ویدیویی یکجا گنجانده شدهاند. Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی اهمیت بالایی دارند و از آنجا که بازیهای اتاق فرار یا اسکیپ روم هم به نوعی برگرفته از بازیهای ویدئویی هستند، در این متن قصد داریم به آنها بپردازیم.
مقدمهای بر Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی
در واقع، بازیهای ویدیویی به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیک و دستگاههای جدید، به بخشی اساسی از زندگیهای ما تبدیل شدهاند. داستانهای جذاب، عنصری بنیادی برای این بازیها است. بیشتر بازیهای ویدیویی بر اساس داستانی ساخته شدهاند که بازیکن را به دنیای خیالی بازی منتقل میکنند.
در نگاه اول، ممکن است تصور کنید که در بازیهایی مانند ماینکرافت یا پکمن داستانگویی وجود ندارد. اما اگر دقیقتر نگاه کنید، خواهید فهمید که داستان و دلیل وجود چنین بازیهایی چیست. تفاوت بین داستانگویی در بازیهای ویدیویی و دیگر انواع داستانگویی این است که بازیکن، خود به شخصیت اصلی داستان تبدیل میشود. هرچند که تمام توسعهدهندگان به داستانگویی اهمیت نمیدهند، اما بازیهایی که بر اساس داستان خوبی ساخته شدهاند، به سرعت جایگاه خاصی در قلب بازیکنان به دست میآورند.
بازیهای مبتنی بر ترانسمدیا و داستانگویی در صنعت بازیهای ویدیویی به تازگی رونق گرفتهاند و پیوسته در حال رشد هستند. بازیهای ویدیویی مانند Life is Strange و The Walking Dead که بر اساس داستانگویی و ترانسمدیا ساخته شدهاند، دارای بالاترین امتیازات کاربری در پلتفرم استیم هستند. همهی این بازیها امتیاز مثبت بالای ۹۵ درصد را کسب کردهاند و همگی در میان ۵۰ بازی برتر با نقد و بررسیهای مثبت قرار دارند.
ترانسمدیا و داستانگویی: تعریف و مفاهیم
ترانسمدیا یکی از روشهای بیان داستانها با استفاده از فناوریهای دیجیتال فعلی است و در صنعت بازیهای ویدیویی، فیلم، رادیو، رسانههای اجتماعی و سایر حوزهها به کار میرود. مفهوم Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی اولین بار توسط هنری جنکینز، نویسندهی کتاب پرآوازه فرهنگ همگرایی معرفی شد. به گفتهی او، ترانسمدیا به معنای «از یک مدیا به یک مدیای دیگر» است و به پدیدههای به ظاهر مشابه اما متفاوت اشاره کند. هدف ترانسمدیا از ایجاد محتوا و توزیع آن در انواع رسانهها، جذب مخاطبان هدف و نفوذ در زندگیهای روزمره آنها است.
داستانگویی درباره استفاده از داستانها برای ایجاد احساسات، جذب مخاطبان و ابراز چیزی به صورت واضحتر است. در بازیهای ویدیویی، داستانگویی به بازیکنان کمک میکند تا در بازی غرق شده و ترغیب به انجام بازی شوند.
بازیکن به عنوان بخشی از داستان، تجربه مهمی را حس میکند. داستانگویی در بازیهای ویدیویی میتواند از طریق ویدیوها یا انیمیشنها انجام شود و با اقدامات و گفتگوهای بازیکن همراه میشود.
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
طراحی اتاقهای فرار با کمک روند گیم دیزاین
در بازیهای ویدیویی نقشآفرینی، داستان در مرکز توجه قرار دارد و بازیکنان باید به همراه پیشرفت داستان، پیشرفت کنند. نمونههایی از بازیهای نقشآفرینی The Legend of Zelda یا Fallout هستند.
در بازیهای ماجراجویی، بازیکن میتواند بیشتر کاوش کند و «داستانهای خودش» را ایجاد کند در حالی که سعی میکند مأموریتها را به اتمام برساند تا به هدف نهایی برسد. بازیهایی که در آن داستانگویی این قدر واضح نیست، بازیهای پلتفرمر هستند. در این بازیها یک داستان کلی و یک وظیفه خاص وجود دارد، اما تاکید بر مهارتهای بازیکن است تا بتواند از تعداد زیادی مرحله گذر کند. نمونههایی از بازیهای پلتفرم سوپر ماریو بروس یا ماریو ۶۴ هستند.
تفاوت Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی
اگرچه بسیار شبیه به هم هستند، اما ترانسمدیا و داستانگویی دو مفهوم متفاوت دارند. هر دو اصطلاح به تولید رسانهای اشاره دارند که از طریق فناوریها و Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی نمایش داده میشود. ترانسمدیا اصطلاحی کلیتر است که فرآیند ارتباطات گستردهتری را شامل میشود. اما در داستانگویی، تاکید بر ایجاد داستان بر اساس استراتژیهای خاص و دقیق داستانگویی قرار دارد.
بر خلاف سایر نوعهای رسانهها (مانند فیلمها) که به صورت مستقیم مشاهده میشوند، کاربران در بازیهای ویدیویی به صورت فعال در توسعه آنها شرکت دارند. تجربه کردن بازی نیازمند ایجاد پلی است که تجربیات بازیکنان را به ساختاری داستانی تبدیل کند.
به واسطه ترانسمدیای داستانگویی، بازیکن میتواند با شخصیتها همراستا شود و تجربیات داستانی کمیابی را که در سایر رسانهها به دست نمیآید، داشته باشد. همچنین، بازیکن میتواند تنها با تعامل با محیط، شخصیتها و اشیاء در دنیای بازی، داستان بازی را درک کند.
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
انواع معماهای ساده و پیچیده و گذر از آسانی به سختی در روند گیم دیزاین
ترانسمدیا از مفاهیم موجود در محیطهای دیگر، مانند کنجکاوی، الهام میگیرد و آنها را به بازیهای ویدیویی معرفی میکند تا تجربهی بازیکنان را بهبود بخشد. از این رو، کاربران میتوانند کنجکاوی را به شکلهای مختلف تجربه کنند.
مفاهیم دیگری که داستانگویی در بازیهای ویدیویی به ارمغان میآورد و احساسات بازیکنان را افزایش میدهد شامل تعلیق، زیباییشناسی و خودبهبودی است.
یک روش موثر برای انتقال داستان بازی، توصیف شخصیتها است. با اقدامات و گفتگوهای آنها، شخصیتها ایده بازی را به بازیکنان منتقل خواهند کرد. همچنین، به واسطه ترانسمدیا و داستانگویی، بازیکنان میتوانند به شخصیتها علاقهمند شوند و از آنها الهام بگیرند و ایدههایی که به دنبال آنها هستند را در زندگی واقعی بیابند.
نمونهای از این اثر، شخصیت خیالی و قهرمان در فرنچایز چندرسانهای Halo به نام Master Chief است که به یک شخصیت نمادین تبدیل شده و در میان طرفداران Halo بسیار محبوب است.
ترانسمدیا و داستانگویی چه اثراتی روی تجربهی بازیکنان دارند؟
در Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی، میتوانیم ببینیم که بازیها میتوانند داستانها را به روشهای مختلفی روایت کنند و چندین رویکرد دارند. رایجترین این رویکردها عبارتند از:
- داستانهای سفارشی بازیکن: در بازیهای ویدیویی که از این رویکرد داستانگویی استفاده میکنند، بازیکنان در مقام فرماندهی قرار میگیرند و فرصت دارند انتخاب کنند که داستان بازی چگونه به پایان برسد. تصمیماتی که اتخاذ میکنند، بر روی روند داستان و واکنشهای شخصیتهای دیگر تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، اگر بازیکن انتخاب کند با یک ملت خاص متحد شود، این اتحاد موجب پیروزی امپراطوری دشمن میشود. برخی از عناوینی که از این رویکرد داستانگویی استفاده کردهاند عبارتند از: The Wolf Among Us، مجموعه Mass Effect، The Walking Dead و Life Is Strange.
- نمودار داستانی: برای روایت یک داستان بزرگ و ایجاد گیمپلی جذاب، میتوان از عناصری مانند صحنههای برشی (cut-scenes)، گفتگوها و متنها استفاده کرد تا داستان بازی را به صورت سریع اما همچنان جذاب روایت شود. بازیهایی که از نمودار داستانی استفاده کردهاند عبارتند از: The Last of Us و مجموعه بایوشاک.
- گویندگی: وارد کردن یک گوینده به بازی برای روایت داستان گاهی اوقات سادهترین روش برای ارائه داستان بازی است. هنگامی که بازیکن رویدادها را به خاطر میآورد، گوینده میتواند به بازیکن اطلاع دهد که شخصیتهای دیگر چه احساسی دارند و چه فکری میکنند (در حالی که از عناصر تصویری ساده برای انتقال داستان با دقت بالا استفاده میشود). همچنین، هنگامی که بازی پیش میرود، گوینده داستان را بر اساس Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی روایت میکند.
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
قفلها و جعبهها در طراحی اتاقهای فرار با کمک روند گیم دیزاین بازیهای ویدئویی
برای ایجاد بازیهای ویدیویی ترانسمدیا از چه برنامهها و ابزارهایی استفاده میشود؟
برای ایجاد داستانهای پیچیدهای که اصول بازیسازی را رعایت کنند، تیم توسعهی کامل بازی (شامل طراحان بازی، نویسندگان، برنامهنویسان، هنرمندان، موسیقیدانها و غیره) باید با هم همکاری کنند و دیدگاه مشترکی از کل پروژه داشته باشند.
قبل از تعیین جزئیات دقیق داستان بازی، ابتدا باید خط اصلی داستان را شرح دهید و نوع بازی را مشخص کنید. هر نوع بازی ویدیویی دارای یک خط داستانی خاص است و بازیکن در هر نوع بازی به طرز مختلفی آزادی حرکت و قدرت کنترل داستان را خواهد داشت.
ترسیم شخصیتها نقش مهمی ایفا میکند، زیرا آنها داستان بازی را با قدرت به بازیکن منتقل میکنند و بازیکن با آنها هویت مییابد. ایجاد یک نمودار جریان اصلی داستان به شما کمک میکند تا دید جامعتری داشته باشید و داستان خود را به صورت کارآمدتری بسازید. در زیر تعدادی از نرمافزارهایی که برای نوشتن داستانهای خود میتوانید از آنها استفاده کنید آورده شدهاند:
- پردازندهی متن (Word Processor): اگرچه ممکن است به نظر ساده بیاید، پردازندههای متن مانند Pages یا Google Docs میتوانند هنگامی که میخواهید روی داستان بازیتان کار کنید، موثر واقع شوند.
- FinalDraft: این ابزار به طور معمول برای نوشتن اسکریپتهای فیلم استفاده میشود و همچنین میتواند برای نوشتن داستانهای بازیهای ویدیویی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
- Twine: این ابزار یک ابزار عالی برای نوشتن داستانهای غیرخطی است که با آن میتوانید کار خود را با همکاران دیگر به اشتراک بگذارید تا به صورت مشترک کار کنید.
- Inklewriter: این ابزار جایگزین Twine است برای کسانی که میخواهند داستان تعاملیتری به جای سبک شاخهبرگی ارائه شده توسط Twine بنویسند.
Storytelling و Transmedia در بازی های ویدیویی وسیلهای عالی برای داستانگویی هستند. توسعهی بازی زمان زیادی را میطلبد اما اگر بر اساس داستانی جذاب باشند، نتایج میتواند شگفتانگیز باشد. درک رشتهی داستانی توسط تیم، به حفظ دیدگاه و موفقیت در اعمال روشهای ترانسمدیا و داستانگویی کمک میکند.
سخن پایانی
در این متن سعی کردیم در مورد Storytelling و Transmedia صحبت کنیم و اطلاعات مناسبی را در این زمینه به شما عزیزان ارائه نماییم. همانطور که در متن گفته شد، امروزه داستان نقش مهمی را در بازیهای ویدیویی ایفا میکند و به هیچ وجه نمیتوان آن را دست کم گرفت.
استودیوهای بزرگ بازیسازی به این موضوع اهمیت میدهند و به همین دلیل همواره در تلاش هستند تا بهترین داستانها را برای کاربران خود تهیه کنند. با بهرهگیری از ابزارهای که به آنها اشاره کردیم، شما نیز میتوانید به نتیجه مناسبی در این زمینه دست پیدا کنید.
منبع: gamespot.com