تو چه دانی که چه ها کرد فراقت با من…
بعد از تلاش های فراوون و مخالفت های بابای پوران و اینکه عقد پسرعمو دخترعمو رو تو آسمونا بستن و فقط پوران باید با تورج ازدواج کنه اما مرغ پوران یه پا داشت، فقط جلال.
بالاخره عروسی جلال و پوران فرارسید، کوچه پس کوچه های محله جلال اینا پر شده بود از چراغونی. اومدن دنبال شاه دوماد بردنش حموم.
احمد اقا قیچی زن داشت موهای جلال رو یه صفایی میداد که ممدچی شاگرد دکون جلال بدو بدو اومد گفت: اوسا اوسا، حج خانوم میگه پوران خل شده،معلوم نی چشه میگه من جلال رو نمیخوام؛
بعد از خبر ممدچی چشام سیاهی رفت و دیگه چیزی یادم نیست، به هوش اومدم دیدم دورم شلوغه و همه نگران. سراسیمه رفتم دنبال نو عروسم اما کسی جوابمو نمیداد، به این در و اون در زدم هیچی نشد که نشد، تا اینکه رفتم پیش یه نفر میگفتن سرکتاب میگیره کارش هم خوبه بهم گفت تو چهار گوشه اون حموم لعنتی برام طلسم بسته بودن.
الان از اون قضیه ۳۸ ساله میگذره و من لحظه شماری کردم برسم به الان چون الانه که میتونه پوران منو بهم برگردونه. شمارو استخدام کردم که برید و طلسم ها رو باطل کنید.
فقط ۳ دقیقه تا اون اتفاق مونده.
بعد از باطل کردن اونا خودتون رو به دریچه زمان برسونید و برگردید.
نقد و بررسی اتاق فرار شاه نشین اصفهان بزودی اضافه خواهد شد.
6 پاسخ
برخورد پرسنل و سناریو و هیجانش خیلی عالی بود. یه تجربه خوب از اتاق فرار
بازی خیلی خوبی بود. شخصیت جلال خیلی جالب بود. ممنون از زحماتتون
بازی عالی بود و اکتورها نقششون رو عالی اجرا کردند. خصوصا اکتور دختر و با بازی فوق العادهاش، همه را شگفتزده کرد. و نقش عمو جلال رو هم نگم دیگه دیوونش میشید
عالی
دکور قشنگ بود اکتور های بازی زیاد بودن در کل اتاق فرار خیلی خوبی بود. ارزش رفتن داره وحال میده. نقش جلال خیلی دوست داشتنی بود😂😎
دکور قشنگ. بازی فوق العاده ترسناک!! اکتورهای حرفه اییی. خیلی خوب بازیشون💓💓💓💓