موزه لینکلن از طریق بازی اتاق فرار تاریخ می‌آموزد.

لینکلن و خانواده‌اش فقط کمی زمان برای تغییر تاریخ داشتند، اما گیر افتادند. آن‌ها ساعت گذشته را در یک اتاق کوچک با حل پازل‌ها و معماها گذرانده بودند و در گوشه و کنار به دنبال سرنخ بودند و با همه سر و کله زدن‌ها در نهایت به بن بست می‌رسند. آخرین دانه‌های ماسه در یک ساعت شنی به پایین میریزد و زمان به پایان رسیده و کتاب‌های تاریخ بدون تغییر مانده بودند. این اتاق فرار، جدیدترین جاذبه در سالن موریل است.
مسئول این بازی فرار میگوید که این اتاق برای افراد ۱۴سال به بالا است و بخشی از تلاش موزه برای ارائه برنامه‌هایی با افرادی با سن بالاتر و جذب دانشجویان است. وی در مجله لینکلن ژورنال استار گفت که تقریبا نیمی از گروه‌های اتاق فرار دانشجویان دانشگاه نبراسکا-لینکلن هستند.
او در جایی دیگر گفت: «من می‌دانستم که می‌خواهم در برنامه‌های سرگرم کننده‌ای که افراد نوجوان، ۲۰.۳۰،۴۰ و بالاتر از آن‌ها می‌خواهند برای انجام آن به موزه بیایند باشم، و بنابراین داوطلبانه به اینجا آمدم تابخشی از آن باشم.»
این سناریو در پایان تحصیلات استاد آن دکتر باربور در پایان دهه ۱۸۹۰ تنظیم شده است. گروه‌ها وظیفه دارند دفتر یادداشت گمشده دکتر اروین باربور، یکی از اولین مدیران موزه را پیدا کنند. باربور به این دلیل مشهور است که اولین کارگردانی است که تلاش جدی در ساخت مجموعه فسیلی بسیارکوچک دانشگاه انجام داده است.
به گفته راب اسکولنیک، طراح اتاق فرار و تهیه کننده موزه، وی همچنین کشف کرده است که چه چیزی می‌تواند به بنای ملی تخت‌های سنگواره عقیق تبدیل شود. اما اعتبار این کشف به دیرینه‌شناسان موزه کارنگی رسیده است، کسانی که اولین ها بودند که برخی از فسیل‌ها را در آنجا کشف و بازیابی کردند.

«هزاران استخوان وجود دارد و یکی از غنی‌ترین بسترهای استخوانی در جهان است. این مکان به یکی از مهمترین مکان های پارینه‌شناسی در آمریکای شمالی تبدیل شده است. «بنابراین با آنچه در اینجا اتفاق افتاده است، باربور شانس خود را برای اعتبار گرفتن برای یافتن این بستر شگفت‌انگیز استخوان از دست داده است.»
اما به گفته اسکولنیک، دفترچه گمشده حاوی مدارک لازم برای بازخرید باربور است. برای یافتن آن فقط یک گروه لازم است.
وی گفت: «شما باید به تاریخ قدم بگذارید و سعی کنید کمی آن را بازنویسی کنید.»
این یک اتاق تفریحی خیالی از مطالعه باربور است. یک ماشین تحریر روی یکی از چهار میزخاک‌آلود نشسته است، فسیل‌ها قفسه‌های عتیقه دار را پر می‌کنند و عکس‌های حفره‌های باربور از دیوارها آویزان است.
به استثنای چند معمای معاصر، همه فسیل‌ها و وسایل برگرفته از مجموعه Morrill Hall هستند و گرچه دفتر نوت بوک باربور واقعی و معتبر نیست، اما هر یک از صفحات آن از کتاب زمینه دست‌نویس مدیر فقید موزه کپی شده است.


اسکولنیک گفت: «این تنها یک داستان خیالی نیست که بر اساس تخیل ساخته شده باشد مانند این است که شما می‌خواهید جهان را از دست یک دانشمند دیوانه نجات دهید.» «این یک قطعه از تاریخ است و این مسائل اتفاق افتاده است. هر آنچه می‌بینید واقعی است.»
هریک از سرنخ‌های اتاق می‌تواند خارج از نظم حل شود و شرکت کنندگان بدون در نظر گرفتن جهت گیری، همچنان می‌توانند به پایان برسند. در حالی که تمام جاده‌ها به یک نتیجه می‌رسند.

سرنخ‌ها هر نوع حل کننده معما را هدف قرار می‌دهند. به غیر از تعداد معماهای چالش برانگیز، برخی از سرنخ‌ها افراد با جزئیات بیشتری را جذب می‌کنند که می‌خواهند در هر شکاف تاریک جستجو کنند و زیر هر سنگی را جستجو کنند تا ببینند چه چیزی در آنجا وجود دارد.
«ما سرنخ‌های مختلفی داریم که می‌خواهیم شما را به هدف نهایی برسانیم. ما می‌توانیم با نقاط قوت بسیاری از مردم بازی کنیم.»

با محدودیت زمانی غیرمنعطف و معماهای دشوار، شانس تکمیل اتاق فرار به نفع مهمانان نیست. به گفته اسکولنیک، حدود ۳۸ تا ۴۰ درصد بازی‌های این اتاق فرار با موفقیت به پایان میرسد و شرکت کنندگان موفق به خروج می‌شوند.

وی گفت: «این بازی همه نوع طرفدار بازی را از تمام اقشار آزمایش می‌کند و نحوه طراحی آن نیز تقریباً همین است. شاید به همین دلیل است که در فرآیند ارزیابی، نظرات منفی وجود نداشته و صد درصد آرا مثبت است»
لووپ، یک زیست‌شناس از ایالت جورجیا که برای گذراندن وقت مفید با خانواده به موزه آمده بود، گفت این یک فعالیت کامل گروهی و مهیج برای یک موزه است.
«خوب است که چیزی شبیه به این فعالیت در موزه‌ها باشد که فقط گشت و گذار در موزه و تماشای نمایشگاه‌ها نباشد که افراد را به موزه بکشاند و به آن‌ها تاریخ بیاموزد»
لوپ سختی این اتاق فرار را هم تایید کرد، زیرا خودش نتوانست آن را با موفقیت کامل کند.
این اتاق فرار از پنجشنبه تا یکشنبه برای عموم آزاد است و گروه‌ها باید ۲۴ ساعت قبل از زمان رزرو کنند. موفقیت این اتاق و استقبال مردم از آن بسیاری از متصدیان اتاق فرار و همچنین موزه‌ها را به این فکر انداخت که می‌تواند فعالیت‌هایی مانند اتاق فرار در تمام موزه‌ها رواج مییابد و این اتاق به اعضای هیئت علمی بسیاری از موزه‌ها نشان داده است. بیشترکسانی که در موزه‌ها و دانشگاه‌ها کار می‌کنند همگی هیجان زده بودند و بنابراین اگر به زودی در موزه‌های دیگر این کار انجام شود جای تعجب نیست.
اسکولنیک گفت «ارائه یک اتاق فرار نه تنها مردم را به تماشای موزه میکشاند، بلکه به آن‌ها فرصتی می‌دهد تا در دیدن نمایشگاه‌ها کمی استراحت کنند و لذت ببرند. انجام این کار برای من جالب بود. با وجود اینکه کار بزرگی بود و شخصا وقت زیادیاز خود من گرفت اما ارزش آن را داشت. شرکت کنندگان این اتاق فرار با اینکه شاید حتی مستقیما نخواهند فهمید ولی کمی تاریخ طبیعی را یاد می‌گیرند، و این بخشی از این اتاق فرار است. این یک بازی فرار کاملا معتبر و سرگرم کننده است.»

منبع : apnews.com

فیسبوک
لینکدین
واتساپ
تلگرام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای ثبت دیدگاه وارد اکانت خود شوید...

برای ثبت دیدگاه وارد اکانت خود شوید...