رونمایی از وب سایت جدید مجله اتاق فرار..!

اتاق فرار فرهنگیان کرمانشاه

جیران دختری زیبارو بود که از بچگی مادرشو از دست داده بود و از بچگی پیش مادربزرگ پیرش زندگی می‌کرد. بعد از چند سال که گوهر خانوم موفق به پیدا کردن مشتری برای فروش خانه‌اش شد یک روز که از صبح تا دیروقت به دنبال پیدا کردن خانه جدید بود به خانه برگشت اما متوجه شد که جیران هنوز از مدرسه برنگشته. سراسیمه به خانه برگشت و خانه را به دنبال جیران زیر و رو کرد اما با دیدن صحنه‌ای مات و مبهوت ماند. باز هم اثرات کارهای جوانی او کار دستش داد و باز هم برای فروش خانه قربانی داد. درست مثل شوهرش.
شما به همراه دوستانتان در حال سفر به اسکاتلند هستید که شب داخل جاده لاستیک ماشینتون میترکه و مجبور میشین که شب رو به نزدیک‌ترین مکان به آن جاده یعنی دهکده ویستل پناه ببرید. وقتی وارد دهکده میشین با یک پیرمرد لال برخورد میکنین که از شما برای ماندن در خانه‌اش استقبال میکند اما وقتی وارد خانه پیرمرد میشین با یک سری اتفاقات عجیب روبه رو میشین که …
من تازه نگهبان عمارت گیبسون شدم. هر روز صداهای عجیبی از این عمارت به گوشم می‌رسه. الیزابت مادر جورج مدام در حال گریه‌ست. امروز صبح آقای گیبسون خودش رو از درخت کنار برکه دار زد. به من کمک کنید تا جورج پسر اقای گیبسون رو از این عمارت نجات بدم.
محسن و سارا هر دو بورسیه روسیه رو گرفتند. سارا برای پایان نامه باید به راز قتل‌هایی که در زندان دلفین سیاه اتفاق افتاده بود پی می‌برد. محسن سارا رو به زندان رسوند ولی بعد از اون دیگه خبری از سارا نشد. شما هم دانشگاهی‌های محسن هستید که با هم بورسیه‌ی روسیه رو گرفتید.

دسترسی سریع به اتاق فرارهای نزدیک به فرهنگیان کرمانشاه

توضیحات بیشتر