اتاق فرار سعالی

سال ۱۳۱۳ در جنگل الجمیرا در منطقه‌ای دور افتاده از روستای عرب زبان‌های الرخماس، بیوه زنی زندگی می‌کرد که خود را خادم سعالی (یکی از جنیانی که سحر و جادو به زنان بیوه می‌اموخته) می‌دانست.
او به خود لقب‌ام الصبیان (کسی که از نطفه جن است) داده بود.
شب‌ها کودکان انسان را می‌دزدید و برای سعالی پیش کش می‌کرد.
اما مدتی خبری از ام الصبیان نمی‌شود. دزدی و سلاخی کودکان بیشتر از گذشته می‌شود.
طبق گفته‌ی محلی‌ها آخرین بارام الصبیان را در کاروانسرایی به نام الحطام در جنگل الجمیرا در حال اجرای مراسم شیطانی و خواندن آیات شیطانی دیده‌اند.
گروهی کوچکی از مردم منطقه الرخماس برای پایان دادن به این دزدی‌های شبانه و جنایت‌های کودکان وارد جنگل الجمیرا می‌شوند تا به دنبال‌ام الصبیان بگردن.
حالا شما گروهی هستید که برای نابودی‌ام الصبیان و سعالی به سمت کاروانسرای الحطام می‌روید.
برای راهنمایی و کمک به سمت کلبه‌ی آصف بروید. مراقب باشید.
مردم محلی در مورد آصف حرف‌هایی میزنند. او آدم مرموز و گوشه‌گیری است و گاهی اوقات در مورد کاروانسرا حرف‌های عجیبی میزند. اما به هرحال او یک شکارچی ماهر است و جنگل را به خوبی میشناسد.