در اواسط جنگ جهانی دوم (سال ۱۹۴۲)
خانم اسمورل به همراه دو فرزند خود از لندن به یکی از روستاهای اسکاتلند فرار کردند تا از جنگ جهانی در امان باشند.
وقتی به این روستای خالی از سکنه رسیدند در خانه‌ای نزدیکی جنگل شب را به صبح رساندند.
صبح پی به عجیب بودن خانه و وسایل داخل آن بردند.
میز وسط خانه با حروف و المان‌های عجیب آن‌ها را بشدت ترسانده بود. اما فعلا چاره‌ای جز ماندن نداشتند.
بعد از چند روز صداهای عجیبی از دیوارهای خانه شنیده شد. آن‌ها نمیدانستند دیگر به کجا میتوانند پناه ببرند. وسایل خانه به اطراف پرتاب میشد ودربها باز و بسته میشد. خانم اسمورل تصمیم به فرار از خانه گرفت…
سال‌ها گذشته ولی خبری از آن‌ها در دست نیست. افرادی که وارد خانه شدند گویا باز نگشتند ولی ظاهرا همچنان در آن خانه کسی زندگی میکند که چراغهایش هر شب خاموش و روشن میشود!
شما به عنوان یک گروه توریست کنجکاو وارد این خانه می‌شوید تا پرده از راز این خانه بردارید و متوجه شوید که چه بر سر خانواده آمده. امیدواریم شما در آن خانه ماندگار نشوید…
