بسیاری از افراد تمایل دارند یک شبه پولدار شوند. شما برای رسیدن به پول چه کار میکنید؟ آیا آماده هستید رازهای کشورتان را بفروشید؟ یا اطلاعاتی که منجر به کشته شدن افراد میشود را فاش کنید؟ برای الدریچ ایمز (Aldrich Ames)، پاسخ این سؤال مثبت بود.
ایمز عاملی از سی آی اِی بود که به جاسوس شوروی تبدیل شد. از سال ۱۹۸۵ تا بازداشت او در سال ۱۹۹۴، ایمز نام هر عامل اطلاعاتی که میشناخت را فاش کرد و منجر به کشته شدن حداقل ده نفر شد. برخلاف جاسوسان دوگانه دیگر در طول تاریخ، هدف اصلی ایمز فلسفه یا سیاست نبود. او قصد داشت به میلیونها دلار پولی دست پیدا کند که از سوی شوروی به وی پیشنهاد شد. این داستان ایمز است، جاسوس دوگانه سی آی اِی که بیشترین اطلاعات سی آی اِی را نسبت به هر شخص دیگری در تاریخ به بیگانگان ارائه داد. با مجله اتاق فرار همراه باشید با داستان مامور آلدریچ ایمز.
دوران اولیه یک جاسوس فرعی
الدریچ هازن “ریک” ایمز (Aldrich Ames) در تاریخ ۲۶ مه ۱۹۴۱ به دنیا آمد. پدرش به عنوان یک تحلیلگر سی آی اِی کار میکرد و همدورهایهای الدریچ در مدرسه نیز اغلب والدینی را داشتند که در سازمان سی آی اِی مشغول به کار بودند. بلافاصله پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، الدریچ به عنوان یک کارآموز تابستانی در سی آی اِی فعالیت خود را آغاز کرد.
به گفته کمیته انتخابی سنا، ایمز همزمان با کار برای سی آی اِی مدرک لیسانس خود را از دانشگاه جورج واشنگتن دریافت کرد. در سال ۱۹۶۲، او به صورت تمام وقت در سی آی اِی فعالیت نمود و تا سال ۱۹۶۹ به عنوان نماینده مخفی در آنکارا فعالیت میدانی داشت.
در همین حین، او به طور مداوم ارزیابیهای نامناسبی را از سوی مافوقهای خود دریافت میکرد. یکی از مافوقهای او به روزنامه نیویورک تایمز گفت که آلدریچ ایمز حس میکند نسبت به دیگران برتر است، در حالی که چنین موضوعی صحت ندارد. کمیته انتخابی سنا متوجه شد که پرونده پرسنلی ایمز پر از نکات نامناسب بود از جمله برخورد با مأموران قضایی، الکلیسم، نادیده گرفتن جزئیات و تعویق. حتی او یک بار کیف اسناد ردهبندی شده را در قطار متروی نیویورک رها کرده بود!
طلاق ایمز
همسرش به اتهام “شکنجگی روحی” از او طلاق گرفت و ایمز خیلی زود با هزاران دلار بدهی مواجه شد. در حالی که با دوست دختر خود، ماریا دل روساریو کاساس دوپوی (ایمز در حین مأموریت در شهر مکزیکو سیتی او را دیده بود) زندگی میکرد، وضعیت مالی او روزبهروز بدتر میشد.
ایمز بعدها گفت: «من به شدت از نظر مالی تحت فشار بودم و واکنشهای مختلفی در این زمینه از خود نشان میدادم. بدهیهای شخصی زیادی داشتم که مربوط به خریداری مبلمان و آپارتمان بودند. طلاق نیز هزینههای مختلفی را به من تحمیل میکرد. روزاریو نیز همراه من بود. من درباره آینده فکر میکردم. خانهای نداشتم و ما برنامههای مشخصی برای تشکیل خانواده داشتیم، بنابراین به فکر حل مشکلات آتی خود بودم».
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
رازهای تاریک و خونین Mary Ann Cotton | اولین قاتل سریالی بریتانیا
ایمز نهایتاً راه حلی برای مشکلات مالی خود پیدا کرد. در سال ۱۹۸۵، وی کار شروع فروش اسرار سی آی اِی به اتحاد جماهیر شوروی را آغاز نمود.
طبق گزارش کمیته انتخابی سنا درباره این موضوع، ایمز در آوریل ۱۹۸۵ با مقامات اتحاد جماهیر شوروی به توافق رسید؛ ارائه اطلاعات ردهبندی شده مقابل پول. آنها موافقت کردند و ۵۰۰۰۰ دلار را در اختیار وی قرار دادند.
آلدریچ ایمز بعدها گفت: «هنوز نمیفهمم که چه چیزی من را به گامهای بعدی سوق داد. به نظرم عامل اصلی، دریافت پنجاه هزار دلار بود… ترس از اینکه مرز خاصی را زیر پا گذشتهام… مرزی که قبلاً آن را به طور واضح در نظر نگرفته بودم یا اینکه دیگر نمیتوانم به عقب برگردم».
سایر فعالیتها
با عبور از آن خط، ایمز به عنوان یک جاسوس دوگانه فعالیت خود را ادامه داد. به گزارش نیویورک تایمز، او بلافاصله نامهای همه مقامات اطلاعاتی سوسیالیست جماهیر شوروی و افسران نظامی که برای آمریکا کار میکردند را ارائه کرد، همچنین اطلاعاتی که درباره عملیات سی آی اِی در برابر شوروی داشت را به فروش گذاشت.
کمیته انتخابی سنا در یکی از دیدارهای خود با فعالان سوسیالیست جماهیر شوروی متوجه شد که ایمز “بزرگترین میزان اسناد حساس و اطلاعات بحرانی را به کیجیبی منتقل کرده است”. او به سادگی کیسههای پلاستیکی پر از اسناد را از سازمان سی آی اِی بیرون میبرد و به کیجیبی میداد. هر جا که میرفت، به ارتباطات خود با سوسیالیست جماهیر شوروی توجه میکرد، از بوگوتا گرفته تا کلمبیا و رم. او اسرار دولتی را منتقل مینمود و به خاطر تلاشهایش پاداش زیادی دریافت میکرد. سازمان فدرال گزارش میدهد که ایمز تا سال ۱۹۸۹ حدوداً ۱.۸۸ میلیون دلار دریافت کرده بود.
اما کار ایمز چندان مخفی نماند. مقامات سی آی اِی روند نگرانکنندهای را تشخیص داده بودند، زیرا بسیاری از فعالان آنها کشف، بازداشت و یا کشته میشدند. در همین حال، آنها شک کردند که احتمالاً کسی از داخل خود سی آی اِی اطلاعات مختلف را در اختیار شوروی قرار میدهد. پرونده آلدریچ ایمز روز به روز پیچیدهتر میشد.
تیمی که الدریچ را دستگیر کرد
در مقر سازمان سی آی اِی در لانگلی، ویرجینیا، تیمی از بازپرسان تحت رهبری ساندرا گریمز و جین ورتفویل سالها به بررسی هویت جاسوسی که اسرار دولتی را به سوسیالیست جماهیر شوروی فاش میکند، پرداختند.
گریمز و ورتفویل در کتاب خود با عنوان “Circle of Treason: A CIA Account of Traitor Aldrich Ames And The Men He Betrayed” نوشتهاند که الدریچ در ابتدا به نظر آنها یک گزینه بیخطر به نظر میرسید.
اما ایمز در زمان بازگشتش از رم به واشنگتن دیسی در سال ۱۹۸۹ یک فرد متفاوت به نظر میرسید. او تبدیل به شخصی با اعتماد به نفس بسیار بالا شده بود. ایمز دندانهای خود را ترمیم کرده بود. یک خودرو جگوار داشت و کفشهای ایتالیایی به قیمت ۶۰۰ دلار میپوشید. نیویورک تایمز گزارش میدهد که ایمز و همسرش مبلغ ۵۴۰۰۰۰ دلار را برای خرید خانهای جدید در آرلینگتون پرداخت کرده بودند. اگرچه این خریدها نظر بسیاری را جلب کرده بود، اما ایمز میگفت که پول مدنظر را از خانواده ثروتمند کلمبیایی همسرش دریافت کرده است.
اتاق فرار پیشنهادی با موضوع جاسوسی:
با توجه به چنین مواردی، گریمز و ورتفویل فهرستی از ۱۹۸ نفر که به اطلاعات فاش شده دسترسی داشتند، تهیه کردند. سپس فهرست را به سه نفر محدود نمودند. در سال ۱۹۹۲، گریمز بالاخره یک دلیل قانعکننده جهت دستگیری ایمز پیدا کرد.
مطالعه جزئیات
با مطالعه جدول زمانی واریز وجوه بانکی ایمز، گریمز متوجه شد که پس از هر قرار ناهار ایمز با یک مقام جماهیر شوروی، مبلغ زیادی وارد حساب او میشود. ایمز ۱.۳ میلیون دلار واریزی از منابع ناشناخته داشت. گریمز به یکی از همکارانش گفت: «برای درک اینکه اینجا چه میگذرد، نیازی نیست علم غیب داشته باشیم. آلدریچ ایمز یک جاسوس روسی است».
به منظور انجام تحقیقات بیشتر، باید فعالیتهای گستردهتری انجام میشد. در واقع جهت شناخت کامل همه امور ایمز، باید زندگی شخصی وی به طور کلی مورد بررسی قرار میگرفت.
بررسی بیشتر ایمز
سی آی اِی و اِف بی آی ایمز را مورد نظارت قرار دادند، ردیابی خاصی روی ماشینش نصب کردند، تلفن او را کنترل نمودند و زبالههایش را بررسی کردند. به محض اینکه شواهد کافی برای دستگیری ایمز و همسرش جمع شد، دستور دستگیری آنها در تاریخ ۲۱ فوریه ۱۹۹۴ صادر گشت. به گفته یکی از منابع کتاب “Betrayal: The Story Of Aldrich Ames, An American Spy” نوشتهی تیم وینر، دیوید جانستون و نیل لوئیس، ایمز ابتدا انکار کرد که جاسوس دوگانه است و گفت: «شما اشتباه میکنید! مطمئن هستم که شما به اشتباه من را دستگیر کردهاید!».
اتاق فرار پیشنهادی با موضوع جاسوسی:
او در نهایت اعتراف کرد و به همه فعالیتهای جاسوسی خود اذعان نمود. به طور کامل مشخص نیست که روزاریو ایمز درباره جرایم همسرش چقدر اطلاعات داشت یا آیا واقعاً در آنها شرکت کرده بود، اما او فرم مالیاتی زوجها را امضا کرده بود و حداقل یک تماس مشکوک با ایمز داشت.
ایمز به جاسوسی اعتراف کرد و به اتهام جاسوسی به حبس ابد بدون شرط تعزیرات محکوم شد. تا به امروز، ایمز در زندان فدرال در ترهوت ایالت ایندیانا به سر میبرد. روزاریو ایمز به اتهام انتقال مالیات مشکوک و نقش در جاسوسی به پنج سال زندان محکوم گشت. او پس از آزادی به کلمبیا بازگشت.
سخن پایانی
تقریباً برای یک دهه، آلدریچ ایمز به طور پیوسته اطلاعاتی را به اتحاد جماهیر شوروی منتقل کرد و جاسوسان آمریکایی را در اتحاد جماهیر شوروی به خطر انداخت. فعالیتهای او منجر به کشته شدن حداقل ۱۰ نفر شد. چرا او این کار را کرد؟ آلدریچ پذیرفت که انگیزهاش کاملاً مالی بود است. در واقع او به پول نقد نیاز داشت. به گفته جیمز وولسی، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی (CIA)، بسیاری از فعالان سازمان سیا کشته شدند تنها به این دلیل که این جاسوس دوجانبه به دنبال یک خانه بزرگتر و یک اتومبیل جگوار بود.