اتاق فرار دسیسه

«این بازی برگرفته شده از یک داستان واقعی است!»
رها، هنوز معلوم نیست چه اتفاقی اونجا افتاده!
سال‌هاست که ناپدریش (که یه دعانویس مشهور است) این دختر رو آزار و اذیت می‌کنه.
یه روز که رها موفق می‌شه از خونه خارج بشه، می‌ره به نزدیک‌ترین کلانتری محل و به افسر پلیس می‌گه پدرش اونو توی خونه زندانی کرده و هر روز شکنجه‌اش می‌کنه.
جمشید، پدرخواندۀ رها، آدم سرشناس و بانفوذی بوده و افسر خیلی نمی‌تونه به حرف‌هاش اعتماد کنه.
همین‌طور که رها داشته به مامور کلانتری توضیح می‌داده پدرخوانده‌اش جمشید از راه می‌رسه و به مامور می‌گه این دخترم هست و مشکل ذهنی روانی داره!
دخترش رو برمی‌گردونه خونه و دوباره حسابی کُتکش می‌زنه.
ماموران کلانتری تصمیم می‌گیرند برای اینکه خیال‌شون راحت بشه یه تیم به آدرسی که رها توی اظهاراتش گفته بوده بفرستند.
حال؛ شما به عنوان افسر و کاراگاهان پلیس وارد خونه می‌شید تا بدونید اونجا چه اتفاقاتی افتاده.
و باید با رها صحبت کنید…