این تریلر پیچشی موش و گربه مانند برای بیننده ایجاد میکند. در این فیلم از ابتدا تا انتها بیننده به خوبی و با کمال وجود درک میکند این مادر عاشق چطور با عشقی بیحد و مرز از دختر کوچکش دفاع میکند و در حالی که تمام مدت با خودش کلنجار میرود متوجه شود کجای کار ایراد دارد و هیچکس هرگز مطمئن نخواهد شد کدام تصور درست از آب در خواهد آمد.
این فیلم داستان استاندارد و سکانسهای پیوسته و مرتبطی دارد؛ تمام عناصر گیرایی یک فیلم با چنین ژانری را دارد اما به هر حال منتظر اعصاب خوردیهای خاص خودش هم باشید.
شاید «مادرلی» یا «مادرانه» با ۶۷ درصد از آرای تماشاگران و ۵.۲-۱۰ در IMDB برای تماشا و آماده کردن پاپ کورن و ولو شدن روی کاناپه چندان هم چنگی به دل نزند، اما دیدن آن به شدت به شدن توصیه میشود. با دیدن این فیلم شما متوجه خواهید شد از آنچه ذهن ما درک میکند تا حقیقت، فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
کشف حقیقت برای بیننده درناک خواهد بود
تمام تکههای پازل دست به دست هم میدهند تا آنچه این فیلم به شما نشان میدهد را باور کنید. مهم نیست که احساس میکنید در پس پرده خبرهای دیگری است و بوی پیچیدگی از آن به مشامتان میرسد؛ یک عشق مادرانه همیشه قدرتمندتر از هر حس دیگری است.
یک مادر تنها بعد از آنچه برایشان اتفاق افتاده و برای حفظ آنچه برایشان باقی مانده مدام در تکاپو و تلاطم است. این مادر با عشق مادرانه، از هیچ کوششی دریغ نمیکند و این در تمام مدت برای بیننده کاملاً واضح است. مخاطب هر لحظه برای این مادر دلسوزی میکند، نگران هر چیزی است که ممکن است برای این خانواده پیش بیاید.
«مادرانه» در ژانر رازآلود، هیجان انگیز، ترسناک با مدت زمان ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه به کارگردانی «کرگ دیوید والاس» Craig David Wallace و تهیه کنندی «آوی فدرگرین» Avi Federgreen و «لورا ترمبلی» Laura Tremblayدر نوامبر ۲۰۲۱ منتشر شد و تا کنون ۱۷.۸ میلیون دلار در باکس آفیس فروش داشته.
جنبهی تاریک عشق بیقید و شرط
در مورد این فیلم نقدهای متفاوتی وجود دارد بسیاری آن را یک فیلم تهاجمی دانستند که دیدن آن چندان جذابیتی ندارد. به گفته منتقدان غرایز مادری این تریلر رازآلود، ماهرانه به تصویر کشیدهاند اما تا حدودی ناپخته است و عدهای هم معتقد بودند «مادرلی» ساختار چندان خوبی نداشته. عدهای دیگر آن را فیلم عمیقی میدانند که مضامین آشنایی را مطرح میکند.
در حقیقت این شاید یک نوع متفاوتی از فیلم باشد با وجود فاکتورهای قابل پیشبینی اما همچنان عناصری از غافلگیر شدن وجود دارد.
در فیلم «مادرانه» بینندگان بازیهای عالی و بسیار طبیعی را از بازیگران میبینند. همه اجراها فوق العاده هستند «لورا برک» نقش مادری را بازی میکند که شخصیت او کاملاً نگران کننده است. اجرای «لورا» جذاب است سپس «تسا کوزما» را داریم که جوان و درخشان است و واقعاً نشان میدهد که او چقدر با استعداد است و در آینده چه انتظاراتی را میتوانیم ازین بازیگر داشته باشیم. «کریستن مک کالوچ» و «نیک اسمیت» نیز هر دو اجراهای قدرتمندی را ارائه میدهند. اگرچه آنها از نظر تکنیکی «شرورهای» فیلم هستند، قطعاً نمیتوانید احساس بدی نسبت به آنها نداشته باشید اما آنها فقط حق خودشان را میخواهند و دانستن حقیقت را انتظار دارند. «کالین پارادین»، آخرین اما نه کماهمیت نقش مکمل مهمی را ایفا میکند که بدون او فیلم مثل قبل نمیشد. او واقعاً به داستان عمق میبخشد و به تقویت فیلم کمک میکند.
خانهای پر از رمز و راز
«مادرانه» بسیار ساده و ابتدایی شروع میشود با داستانی که به نظر واضح و روشن است. مادری را میبینیم که به شدت از گذشتهاش آسیب دیده است و هر روز در ترس از اتفاقات بعدی زندگی میکند. مشخص است که او از لحاظ عاطفی ویران شده است و میتوانید ببینید که انزوا و سلامت روانی او تأثیر زیادی بر دخترش میگذارد.
سپس به نیمههای فیلم میرسیم و همه چیز هیجانانگیز و پر از تعلیق و رمز و راز میشود. شما مطمئن نیستید که چه کسی را باور کنید یا واقعاً چه اتفاقی افتاده است. شاید حدس و گمانهایی بزنید اما هر مرحله به عقب پرتاب میشوید.
هرچند صحنههای وحشتناک و خونینی وجود دارد اما «مادرلی» بیشتر هیجانانگیز است تا ترسناک. جلوههای ویژه در این فیلم فوق العاده هستند و همه چیز واقعی به نظر میرسد. جزئیات فیلم از ابتدا تا انتها حس شومی دارد. هیچ چیز درست نیست و همه چیز از درون احساس میشود.
«مادرانه» داستانی دلخراش و حقیقتی تلخ را ارائه میکند و اگر بخواهیم صادقانه به آن بپردازیم لایههای معمایی و پیچشهای قشنگی در داستان قرار داده شده، که پایانی غیرمنتظره و جهنمی ایجاد میکنند.
از نقطه شروع فیلم خیلی زمانی نمیگذرد که چالشها شروع میشود. تنش به صورت ممتد در این فیلم وجود دارد؛ «لورا برک» مادری است که با احساسات و خاطرات گذشته و یک کودک مقاوم سرو کار دارد. حتی با وجود اینکه گاهی میتوانید حدسهایی بزنید اما این اصلاً از لذت همراه شدن با فیلم کم نمیکند.
خیلیها معتقد هستند این فیلم شاید در ژانر خودش بهترین نباشد اما بدترین هم نیست و ارزش دیدن را دارد.
او تا کجا پیش خواهد رفت؟
در طول فیلم سوالات زیادی ذهن بینندگان را درگیر میکند و موضوعات یکی پس از دیگری و به آرامی آشکار میشوند و مخاطب آهسته آهسته ماجرا را درک میکند.
در سکانسهای ابتدایی مخاطب انرژی زیادی صرف میکند تا خودش را با روابط و شخصیتها همسو کند. آنها تلاش میکنند و درک کنند که یک اتفاق سخت برای این خانواده افتاده، ترسیده اند، تنها هستند، به کسی اعتماد ندارند و درمانده هستند. آنها سعی میکنند با وجود همه مشکلات زندگی را پیش ببرند، طبیعی رفتار کنند و به روال عادی برگردند.
ولی علیرغم تمام تلاشها داستان در ادامه دراماتیک و خشونت بار خواهد شد. رنجی که «کیت» متحمل میشود چیزی فراتر از تصور ماست. فلش بکها به بیننده کمک میکند درک بهتری از اتفاقات داشته باشد و دست او را برای حدس زدن بازتر میکند، البته اگر بشود حدس درستی زد.
در این فیلم یک ایده مرکزی قدرتمند وجود دارد که با شیمی قوی بین سرنخها ترکیب شده و آمیزهای از یک فرمول هیجانانگیز را به وجود آورده.
غرایز مادرانه
هیچ چیز مهمتر از ارتباط بین مادر و فرزند نیست و این به ما ثابت شده که اگر مادری احساس کند فرزندش در خطر است میتواند شاهکارهایی باورنکردنی از به رخ کشیدن قدرت بیافریند که این فکت در این فیلم به نمایش گذاشته شده و در نهایت باعث افزایش آدرنالین بیننده میشود.
آنها زندگی آرام فرضی خود را به دور از دغدغه و چشم مزاحمان شروع کردهاند ولی به مرور وشخص میشود این آرامش دوام چندانی ندارد و زمانی که بوی انتقام به مشام میرسد کم کم زندگی دوباره آن روی نا خوش و ناملایم خود را به آنها نشان میدهد.
این فیلم مهیج فریبنده کار خارق العاده و هیجانانگیزی را برای مدت ۸۰ دقیقه انجام میدهد. زمان فیلم برای نشان دادن جزئیات و به اتمام رساندن رسالت داستان بسیار مناسب است و در پایان بیننده به جای اینکه بیحوصله شود نفسگیر خواهد شد.
والاس در حفظ حس تعلیق محسوس، بسیار دقیق عمل میکند و باعث میشود در «مادرلی» حس سقوط غمانگیز یک ترن هوایی در سراشیبی تند بیپایان داشته باشیم.
موسیقی متن فیلم بسیار هموار است و با صداهای نفسگیر تکراری، فانتزی و آکوردهای وحشیانه که دل بیننده را آشوب میکند و باعث میشود هر صدایی که از گوشه و کنار بیاید شما را بترساند. فیلمنامه، کارگردانی و بازیگران همه دست به دست هم دادهاند تا یک هیجان میخکوب کننده برای مخاطب به وجود بیاورند.
نقد دیگری که به این فیلم وارد شده اینست که تقریباً به کلیشههای قابل پیشبینی این ژانر متمایل است. با این حال با وجود پیشبینیهای احتمالی هنوز هم مخاطب در پایان فیلم دچار شوک ناشی از انتخابها و تصمیمهای تکان دهنده قرار خواهد گرفت.
در مورد ساخت کم هزینه فیلم نیز نقدهایی مطرح شده که عمدتاً در یک مکان اتفاق میافتند اما به هر حال مشخص شده لزوم استفاده از لوکیشنهای متنوع و هزینههای آنچنانی همیشه هم تنها دلیل افزایش جذابیت فیلمها نبوده. فیلم سازان بسیار موفقی بودهاند که با امکانات محدود و هزینه بسیار کم فیلمهای بسیار جذابی ساختهاند و همینطور فیلمهایی که با بودجههای بسیار کلان در تاثیرگذاری و جذب مخاطب ناکام بوده اند.
البته نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که اگر بازیها به این شکل جذاب و گیرا نبودند مادرانه در همان ابتدا از هم میپاشید و شانسی برای موفقیت نداشت.
انتقام، دروغ، اندوه، وسواس
نکته جالب در مورد این فیلم اینست که همه شخصیتهای داستان به تنهایی اصلاً جذاب و دوست داشتنی نیستند. نوعی حس نه چندان خوب نسبت به همه آنها وجود دارد؛ یک مادر کلافه و ناآرام، یک دختر نوجوان ناسپاس و غد و لجباز، یک شوهر قاتل، یک پلیس بیعرضه، همسایههای بدجنس و انتقام جو و… اما در نهایت بیننده همچنان حس دلسوزی نسبت به همه آنها دارد و هیچکدام را گناهکار نمیبیند.
«مادرانه» … هر کاری که یک مادر برای محافظت از فرزندش انجام میدهد این همان اسمی است که برای این فیلم گذاشته شده و میتواند سمبل رفتارهای مادرانه در شرایط بحرانی باشد.
یکی از سوالاتی که در ذهن بینندگان ایجاد میشود اینست که در چنین موقعیتهایی والدین برای محافظت از فرزندانشان تا کجا پیش خواهند رفت؟ احتمالاً بعد از دیدن این فیلم به خودتان میگوئید امیدوارم هیچوقت مجبور نباشم چنین تصمیمی بگیرم.