در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میلادی، شایعات مربوط به یک فرقه «سکس و مواد مخدر» در «قلعه راهبان»، در اطراف «مونتکلر» پیچید. در مورد این فرقه، مقالهای در «نیویورک تایمز» تحت عنوان «فرقه گورو در قلعه، مونتکلر را به دردسر میاندازد» منتشر شد. در این مقاله، یکی از ساکنان محله، واکنش جامعه را «هراسزده» توصیف کرد. جزئیات بیشتر درباره این فرقه مرموز قلعه راهبان را در ادامه بخوانید.
فرار کردن از فرقه در قلعه راهبان
بچه که بودم داستانهایی درباره راهبان، فرقهها یا حتی خونآشامهایی که در «قلعه کیپ» زندگی میکردند، شنیدم. وقتی دبیرستانی بودم، همراه یک گروه ۶ نفره از دخترها با یک «داتسون» به قلعه کیپ رفتم. وقتی به قلعه نزدیک شدیم، مردی که مانند زامبی راه میرفت، ماشین ما را متوقف کرد و از ما پرسید که چه کار میکنیم؟ ما به او گفتیم که گم شدهایم و نمیتوانیم «خیابان بلومفیلد» را پیدا کنیم.
ما در مونتکلر زندگی میکردیم. پاسخمان احمقانه بود زیرا همه کسانی که در مونتکلر زندگی میکنند میدانند خیابان بلومفیلد کجاست! او رفت تا دستگیره در را بالا بکشد و ما به سمت بالای تپه رهسپار شدیم. جایی نبود که دور بزنیم، بنابراین از مسیر منتهی به قلعه به سمت شمال رانندگی کردیم.
همینطور که داشتیم بدون فرمان هیدرولیک در اطراف میچرخیدیم، حدود ۶۰ نفر از قلعه بیرون آمدند. همه همان راهی را میرفتند که مرد پایین تپه میرفت. مثل فیلم «شب مردگان زنده» بود! بچه ها، مردان و زنانی بودند که همگی شنل سیاه پوشیده بودند. این ترسناکترین چیزی بود که تابهحال تجربه کردهام.
-باربارا هاگ
باگوان شری راجنیش و فرقه مرموز قلعه راهبان
باگوان شری راجنیش (اوشو) کسی بود که فرقه سکس و مواد مخدر را در قلعه راهبان راهاندازی کرد. در ادامه این مطلب، ماجرای قلعه و این فرقه مرموز را از ابتدا تا پایان کار آن بخوانید.
یک صومعه واقعی
صومعه «سالواتوریِن فادرز» روی کوه «فرست ماونتن» در مونتکلیر واقع شده است. این مکان، یک صومعه واقعی است که در آن دستهای از کشیشان گوشهنشین، زندگی و عبادت میکنند و اعترافات را میشنوند؛ اما خانه آنها ساختمانی نیست که در افسانههای محلی به عنوان «قلعه راهبان» شناخته شده است. اگر درباره فرقه مرموز قلعه راهبان کنجکاو هستید، ادامه مطلب را بخوانید.
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
افسانه مرد مرموز تائورد
قلعه کیپ
درست در مجاورت صومعه، با همان منظره تماشایی از «نیویورک سیتی» و تمام نقاط شرق، قطعه ملکی به وسعت ۱۵ جریب قرار دارد که به عنوان املاک «کیپ» شناخته شده است. در فاصله بین مونتکلر و «ورونا»، در بالاترین نقطه از این املاک (۶۶۵ فوت)، قلعهای اصیل به سبک «راینلند» قرار دارد. این خانه که برای «فردریک کیپ»، یکی از بزرگان صنعت نساجی و همسرش «شارلوت» ساخته شده بود، در ابتدا با نام «کیپسبورگ» یا به سادگی «قلعه» شناخته میشد.
در سال ۱۹۰۲، این قلعه، سنگ به سنگ از طریق کشتی از اروپا به این کشور منتقل شد. قلعه، مملو از پنجرههای رنگی اصیل، اتاقهای ساخته شده با چوب بلوط، نردههای حکاکی شده با دست و یک نیایشگاه کوچک با سقف شیبدار شبیه به سقف کلیسای جامع و یک قاب شومینه از چوب ماهون است. پس از تکمیل این عمارت ۳۰ اتاقه در سال ۱۹۰۵، قلعه کیپ به طور کامل در داخل شهر مونتکلر قرار داشت. اما به خاطر تنظیم مجدد پیاپی مرزهای شهر، بخش غربی ساختمان و املاک، اکنون در ورونا قرار دارد.
باگوان شری راجنیش
در اواخر سال ۱۹۸۰، کل املاک کیپ توسط «باگوان شری راجنیش» خریداری شد. او یک مرشد هندی بود که اخیرا از اتهامات فرار مالیاتی، در خارج از کشور نجات پیدا کرده بود و به بهانه ویزای پزشکی به این کشور وارد شده بود تا بر کمرش که از قرار معلوم بیمار بود، مرهم بگذارد.
در هند، خانگاه مرشد ۴۹ ساله در شهر «پونا»، از هفت عضو اصلی خود در سال ۱۹۷۴ به بیش از ۱۰۰۰۰ شاگرد گسترش یافته بود. این تنها یکی از ۴۰۰ مرکز در سراسر جهان بود که در مجموع ۲۰۰۰۰۰ مرید جمع آوری کرده بود.
باگوان (که به معنای «خدا» است)، بنیانگذار فرقه مرموز قلعه راهبان، کسی که خود را به عنوان «گورو مرد ثروتمند» اعلام کرده بود، اموال دنیوی وفاداران خود (معروف به «سانیاسینها» یا «راجنیشیها») را به مبلغ چند میلیون دلار پذیرفته بود. پیروان با این باور که سرسپردگی آنها در برابر باگوان باید کامل باشد، از متعلقات، گذشته و حتی نام خود دست میکشیدند. قبل از پیوستن به این فرقه، اکثر وفاداران راجنیش، تحصیلکرده و شهروندان طبقه متوسط ایالات متحده و اروپا بودند. یکی از این ارادتمندان، «شانون جو رایان» دختر نماینده ایالات متحده «لئو جی رایان» بود که در سال ۱۹۷۸، در حین تحقیق در مورد فرقه «جونز تاون گویانا»، توسط سرسپردگان «جیم جونز» کشته شد.
سکس و مواد مخدر، فرقه مرموز قلعه راهبان
در سال ۱۹۸۱، باگوان ایالات متحده را به عنوان تخته بازی بعدی خود مورد توجه قرار داد. او یک بار گفته بود: «بذر در انگلستان کاشته میشود و در آمریکا گل میدهد».
باگوان در ماه ژوئن در «فرودگاه J.F.K» فرود آمد و با «لیموزین» به سرعت به خلوتگاه جدیدش در بالای تپه برده شد. او برای اعلام آمدنش، آگهیهایی را در مجله تایم ثبت کرد که معنویت را از طریق رابطه جنسی تبلیغ میکردند. یکی از این آگهیها با عنوانی جسورانه اعلام میکرد: «سکس، هرگز آن را سرکوب نکنید! تمام گوشهها و زوایای تمایلات جنسی خود را جستجو کنید. لذتبخشتر میشود.»
طولی نکشید که شایعات مربوط به فرقه «سکس و مواد مخدر» در اطراف مونتکلر پخش شد و پیروان از «لندن» و «بمبئی» در آنجا سرازیر شدند. آنها هر سکونتگاه بهدردبخوری که توانستند پیدا کنند را قاپیدند تا به استاد معنوی خود نزدیکتر باشند.
یکی از ساکنان مونتکلیر در مقالهای در نیویورک تایمز در مورد راجنیشیها، که تحت عنوان «فرقه گورو در قلعه (یا همان فرقه مرموز قلعه راهبان)، مونتکلیر را به دردسر میاندازد» منتشر شد، واکنش جامعه را «هراس زده» توصیف کرد. یکی دیگر از اهالی محل به تایمز گفت: «ما بسیار نگران ارزش اموالمان، فرزندانمان و تبدیل شدن اینجا به مرکز بینالمللی فرقه سکس آزاد، هستیم.»
مردم نگران محل، داستانهایی از رنگ قرمز و نارنجی پخش کردند (رنگهایی که همیشه توسط راجنیشیها استفاده میشوند). این رنگها در ماشینهای لباسشویی سکهای در خشکشوییهای محلی قرار داده شده بودند.
باگوان قلعه را خرید
منشی شخصی باگوان و مدیر ارشد امپراتوری دور افتاده او، «ما آناند شیلا» (شیلا سیلورمن سابق)، زنی ۳۶ ساله بود. او باگوان را متقاعد کرد قلعه را بخرد. شیلا در طول ۱۳ سال تحصیل خود در «کالج ایالتی مونتکلیر» عاشق این منطقه شده بود.
صاحبان جدید قلعه، بیدرنگ دیوارها را با صفحات گچی و کفها را با کفپوش لاستیکی پوشانیدند و پنجرههای شیشهای رنگی را شکستند تا هیچ یک از سانیاسینها بیش از حد به تجملات مادی خانه دلبسته نشوند. در همین حال، باگوان با یادگیری رانندگی در خیابانهای فرعی مونتکلیر در یکی از ۸۳ «رولزرویس» خود، خود را مشغول کرد.
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
داستان ها و افسانه های قدیمی
پیشرفت باگوان
در پایان تابستان ۱۹۸۱، راجنیش در حال حرکت به سمت مراتع سرسبزتر و برخی فضاهای باز بسیار وسیع بود. باگوان با شش میلیون دلار سود حاصل از فروش کتابها و نوارهایی از تعالیمش (که از طریق مرکز او واقع در مونتکلیر، توزیع شدند)، مزرعهای به مساحت ۶۴۲۲۸ جریب در «واسکو کانتی» «اورگان» خریداری کرد. برنامههایی برای ایجاد یک دهکده وسیع جدید در «رانچو راجنیش» در دست اجرا بود. دیری نگذشت که این شهرک ۱۰۰ مایل مربعی، معروف به «راجنیشپوروم»، دارای فرودگاه، مرکز خرید، رستورانهای زنجیرهای، سالنهای زیبایی، نیروی پلیس، دیسکو و دریاچه ساخت باگوان بود.
هر روز عده کثیری از وفاداران باگوان یعنی فرقه مرموز قلعه راهبان، جادههای سنگفرششده قرمز رنگ را صف میبستند تا نگاهی اجمالی به رهبر خود، در طول رانندگی روزانهاش به یکی از شهرهای کوچک همسایه واسکو کانتی، بیندازند. یکی از این شهرها، دهکده بسیار کوچک «آنتلوپ» بود که به زودی در شهر راجنیش گنجانده شد؛ این اتفاق زمانی افتاد که جدیدترین ساکنان آن، که تعداد زیادی از شهروندان محلی را شامل میشدند، راجنیشیها را برای شش کرسی از هفت کرسی مشاور شهر انتخاب کردند.
باگوان دستگیر میشود
به زودی انبوهی از درگیریهای حقوقی در راه بودند زیرا باگوان شماره دو در فرماندهی، شیلا، با اتهاماتی از جمله: سوزاندن دفتر برنامهریزی واسکو کانتی، تلاش برای آلوده کردن غذای موسسات غذاخوری غیر باگوان به باکتری سالمونلا و مسموم کردن چندین مقام محلی مواجه شد. او از کشور گریخت (ظاهرا با ۴۰ میلیون دلار از پول باگوان) و در آلمان غربی دستگیر شد و در آنجا به ایالات متحده تحویل داده شد تا به دلیل تلاش برای قتل پزشک شخصی راجنیش محاکمه شود. در این زمان، این فرقه هنگامی که در برنامه تلویزیونی ۶۰ دقیقهای CBS نمایش داده شد، در سطح ملی بدنام شد.
در همین حال، باگوان که اکنون به طور مداوم توسط یک نیروی امنیتی به شدت مسلح محاصره میشد، توسط اداره مهاجرت و دفتر دادستانی کل کشور، تحت بازرسی قرار داشت. او در سال ۱۹۸۵ در «شارلوت»، یکی از شهرهای «کارولینای شمالی»، درحالیکه در مسیر «برمودا» بود، دستگیر شد و به ۳۵ مورد از تخلفات مربوط به مهاجرت و پرواز غیرقانونی برای اجتناب از محاکمه، متهم شد.
مقاله پیشنهادی برای مطالعه:
پر زرق و برق ترین باند تاریخ لندن
پایان کار باگوان
ما آناند شیلا به اتهام تلاش برای قتل، تجاوز، آتشافروزی و استراق سمع از طریق خطوط تلفن، مجرم شناخته شد و به ۲۰ سال زندان فدرال محکوم شد که چهار سال و نیم از آن را سپری کرد. رهبر فرقه مرموز قلعه راهبان یعنی باگوان، به دو فقره از تخلفات مهاجرتی اعتراف کرد و ۱۰ سال حبس تعلیقی، ۴۰۰ هزار دلار جریمه نقدی و پنج سال عفو مشروط دریافت کرد تا در خارج از ایالات متحده سپری شود.
باگوان پس از محرومیت از اقامت در «یونان»، «بریتانیای کبیر»، «هند غربی»، «فیجی»، «اسپانیا»، «اروگوئه» و بسیاری از کشورهای دیگر، به زادگاهش «هند» بازگشت. او چند سال بعد، قبل از پایان دوره تبعیدش از ایالات متحده، بر اثر نارسایی قلبی در آنجا درگذشت. شهر راجنیش (اورگان)، پس از اینکه توسط این ایالت مشخص شد که ادغام آن یک پیوند غیرقانونی بین کلیسا و ایالت است، بار دیگر به آنتلوپ تبدیل شد.
بازسازی قلعه کیپ پس از نابودی فرقه مرموز قلعه راهبان
قلعه کیپ و محوطههای اطراف آن در حال ویرانی بودند تا اینکه یک شرکت حقوقی این ملک را در سال ۱۹۸۵ خریداری کرد. تا سال ۲۰۰۵ حجم قابل توجهی از عملیات ساخت و ساز، برای بازگرداندن قلعه به شکوه اولیهاش، انجام شد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، شرکت حقوقی میخواست خانههای شهری را در این ملک توسعه دهد؛ با اینحال، خود را در پیچیدگیهای حقوقی و دعاوی مختلف با ورونا دید. در سال ۲۰۰۶، این ملک به بازار عرضه شد.
شهرستان «اسکس» با استفاده از کمکهای مالی برنامه «نیوجرسی گرین اکر» و صندوق امانی تفریح و فضای باز شهرستان اسکس، قلعه کیپ را در مارس ۲۰۰۷ خریداری کرد. این ملک اکنون بخشی از سازمان پارک تاریخساز شهرستان اسکس است.
نتیجه گیری
در همسایگی، راهبان سالواتورین هنوز در صومعه ساکن هستند، از بازدیدکنندگان اعتراف میگیرند و افتادگی پرهیزکارانه خود را حفظ میکنند. گاهی کنجکاو میشویم که آیا آنها هرگز دلتنگ همسایههای روحانی قدیمیشان، فرقه مرموز قلعه راهبان یا «سکس و مواد مخدر»، میشوند! همسایههایی که ۳۶ سال پیش، برای مدت کوتاهی، چشمهای ملت را به اتفاقاتی عجیب در قلعه اسرارآمیز راهبان معطوف کردند.